«راز شهر تشنهها» مخاطب را با حال و هوای کربلا و نجف آشنا می کند
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۶۲۲۹۳
به گزارش خبرنگار مهر، چند روزی است که سفر زیارت اربعین حسینی در عراق آغاز شده است و ایرانیان و دیگر شیعیان مشتاق زیارت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در حال تدارک ملزومات سفر اربعین هستند. کسانی که پای در این سفر معنوی و انسان ساز میگذارند لازم است چه پیش از سفر و چه در حین سفر و انجام پیاده روی نسبت به ارتقای بینش خود نسبت به زیارت و امام (ع) اهتمام ویژه داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب راز شهر تشنهها، سفرنامه شهرهای مقدس عراق نوشته سید محمد سادات اخوی، حاصل سفر به شهرهای مقدس عراق است. توصیف زیبا از اماکن، شرح احوال درونی از حضور و زیارت مشتاقانه، حکایتی خواندنی از این سفرنامه ساخته است. این کتاب که در قالب سفرنامه نوشته شده است، به توصیف فضای معنوی شهرهای کاظمین، سامرا، نجف، کوفه و کربلا میپردازد. از ویژگیهای بارز این سفرنامه میتوان به کوتاه بودن مطالب، روایت ادبی و وصف حال و هوای معنوی و روحانی اماکن و شهرهای مقدس عراق اشاره کرد. نویسنده در این اثر به خوبی حال و هوای ورود به سرزمین عراق را بیان میکند.
در بخشی از کتاب راز شهر تشنهها میخوانیم:
در مسیرم عجیبترین سفر زندگیام را پیشرو دارم. سفری که پیش از من بسیاری آن را تجربه کرده و سالها با شیرینی خاطراتش یا شرنگ شرمندگیاش، سر کردهاند. کسانی با حسرتش به خاک رفتهاند و کسانی با عظمتش از خاک برآمدهاند و به افلاک رسیدهاند. بسا ارواحی که زیر گنبد حرم دلگشایت، یک شبه ره صد ساله پیمودهاند و بسا کالبدهایی که دور از حریم وصلت، ره صد سالهشان با یک شب برابری نکرده است.
خورشید سالهای کودکیام! … ای که پیش از نماز و روزه و سایه افکندن احکام بر آدابم، به ترتیبی «محرّم» تو را آموختهام! … این چه بازی تازهای است که آغاز کردهای؟ … اکنون که گاه آمدن نیست! … آمادهی وصلات نبودهام که چنین حضورت را ارزانیام کردهای، اگر چه بندبند وجودم، زیارت کربلایت را مشتاق است، اما هنوز مهیای شرف حضورت نیستم. سالهای کودکی و نوجوانیام، گواه دوست داشتن تواند، اما این، حکایت دیگری است. این، همان است که دریافتهام: یک بازی تازه!
سالها به یاد این سفر زیستهام و سرودهام و حسرتش را چشیدهام و شنیدهام که سحرگاه، بوی «سیب» حریمت شگفتآور است و سلام زائرت را پاسخ میگویی. اگر آن بو و این پاسخ را نیابم، شکستهتر از شبهای احیای رمضان خواهم شد. خیال این سفر، برکهی آرام اندیشهام را تموج بخشیده است و دایره در دایره، واژههای گنگ مکاتب و مکاتیب، به حاشیهی برکه میروند و میان دایره، هنوز سرشار از تو است.
کد خبر 5861208 سمانه نوری زاده قصریمنبع: مهر
کلیدواژه: اربعین سیدمحمد سادات اخوی اربعین حسینی نجف اشرف عراق تل زینبیه حسن عسکری اربعین 1402 کنار قدم های جابر قرآن کریم قرآن اربعین حسینی انقلاب اسلامی ایران ایران حجاب و عفاف فعالیت های قرآنی شیخ حسین انصاریان اربعین 1402 سید الشهدا شیعه امام سجاد ع تهران پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۶۲۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/